به گزارش مشرق، همه چیز از یک تلفن ساده به مدیر دبیرستانی در مادرید در اواخر هزاره قبلی شروع کرد؛ وقتی آن طرف خط استعدادیاب رئال مادرید، پسر ۱۶ ساله دبیرستان را برای حضور در رئال مادرید میخواست و به اصرار باشگاه مامور بود مرخصی اجباری از مدرسه برای این پسر بگیرد!
ایکر کاسیاس، بیخبر از همه جا و تنها با رویای درخشش در دروازه رئال مادرید راهی کمپ مادریدیها شد اما اتفاقات فراتر از حد تصور، او را خیلی زود به مرد شماره یک باشگاه تبدیل کرد.
از جانشینی ایلگنر تا پرواز در اروپا
وقتی رئال سال ۲۰۰۰ لیگ قهرمانان اروپا را برد، پسر نوجوان قصه خودش را نوشت. جوانترین دروازهبان حاضر در تاریخ لیگ قهرمانان نام گرفت و ۳ روز بعد مقابل بیلبائو اولین بازی لالیگاییاش را پشت سر گذاشت. هر چقدر در دوران پایانی فوتبالش بدشانس بود، طی سالهای اولیه فوتبال علاوه بر لیاقت بالا، شانس هم داشت. سانچس در سال ۲۰۰۲ جای او را در ترکیب رئال گرفته بود اما در دقایق میانی فینال فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۱ لیگ قهرمانان مصدوم شد و کاسیاس با ورود به دروازه ۳، ۴ موقعیت خوب دقایق پایانی بایرلورکوزن را مهار کرد تا تیمش قهرمان اروپا شود. اشک شوق تمام نشدنی او پس از پایان بازی هنوز در خاطرهها جاری است. چند روز مانده به آغاز جامجهانی ۲۰۰۲ شیشه ادوکلن روی پای کانیزارس، سنگربان اول اسپانیا شکست و پارگی تاندون او را رقم زد. کاسیاس به جای کانیزارس در دروازه ایستاد و شماره یک اسپانیا در طول بیش از یک دهه شد. درخشش باورنکردنی «ایکر مقدس» او را پس از رائول به کاپیتان و محبوب شماره ۲ رئال تبدیل کرد. آن دفع توپ مقابل سویا در موقعیتی ۲ به تک، هنوز یکی از بهترین دفع توپهای تاریخ به شمار میرود. کاسیاس ماند و دوره طلایی اسپانیا را هم به چشم دید. قهرمانی در یورو ۲۰۰۸ وقتی با اشکهایش بلافاصله پس از گل اینیستا در دقایق پایانی ۱۵ دقیقه دوم وقت اضافه فینال جامجهانی ۲۰۱۰ همراه شد، جاودانگی او را نقش زد؛ اولین دروازهبان قهرمان اروپا، جهان و لیگ قهرمانان اروپا در تاریخ فوتبال! یورو ۲۰۱۲ هم ضمیمه افتخاراتش شد اما جلسه معارفه مورینیو به عنوان سرمربی رئال مادرید پایان تمام خوشیها بود.
اتهام جاسوسی، توطئه بزرگ و پایان غمانگیز
در سال اول حضور آقای خاص مشکلی بین طرفین وجود نداشت اما شخصیت مغرورو رقابت طلب مورینیو، پیام تبریک کاسیاس به ژاوی و اینیستا پس از قهرمانی بارسلونا را برنمیتابید و همین عامل کدورتی را رقم زد که بعدها فراتر از حد تصور پیش رفت. مورینیو به اتهام ایجاد باند در رئال مادرید، کاسیاس را نیمکتنشین کرد و در توجیه فنی این اقدام و ترجیح دروازهبان ضعیفی به نام آدان به او، قد کوتاه ایکر را بهانه کرد. در ادامه با فشار سکونشینان، کاسیاس به ترکیب اصلی برگشت اما این بار آربلوا با مصدوم کردن عمدی ایکر در بازی رئال با والنسیا، کار مورد نظر مورینیو را انجام داد. مصدومیت کاسیاس همانا و دور شدن او از رئال همان! بازگشت از مصدومیت هم او را به ترکیب اصلی برنگرداند چون از شانس بد، شماره یک آن زمان رئال واقعاً فوقالعاده خوب کار میکرد. مورینیو با سوت و فحاشی هواداران از رئال رفت.
آنچلوتی هم فقط در لیگ قهرمانان به کاسیاس بازی میداد؛ همان لیگی که عاقبت کاسیاس به عنوان کاپیتان، آن را در فصل ۲۰۱۴-۲۰۱۳ فتح کرد و در واقع رویای «لادسیما» (عبارت اسپانیایی به معنای عدد ۱۰) برای رئال مادرید با دستان کاسیاس معنا شد. ایکر اما میدانست که دیگر در رئال ارج و قرب سابق را ندارد. با چشمانی اشکبار و در شرایطی که کنفرانس خبری خداحافظیاش به اندازه انگشتان یک دست هم مخاطب حضوری نداشت از عشقش دل کند و راهی پورتو شد. آنجا چندان به چشم نمیآمد و البته کاملاً بیانگیزه بود. غیر از چند دفع توپ تماشایی خبری از ایکر به دنیای فوتبال عرضه نمیشد. به عنوان اولین دروازهبان دارای صد پیروزی ملی در تاریخ فوتبال دیگر به تیم ملی اسپانیا هم دعوت نمیشد و درخشش نسل جوان مانند دخهآ را تماشا میکرد. سرانجام تمام آن اشکهای شبانه در دوران نیمکتنشینی در رئال مادرید و همه آن حرفهای ناگفته در دوران دشوار با یک سکته قبلی آن هم قبل از ۴۰ سالگی روی سرش آوار شد و پس از بهبود اعلام کرد در پایان این فصل از فوتبال خداحافظی میکند. پایان او در فوتبال نزدیک است اما از نظر هوادارانش، خاتمه افسانهسازیهایش در فوتبال به نقطه پایان نخواهد رسید.